زبانحال امام موسی کاظم علیهالسلام قبل از شهادت
شاعر : رضا رسول زاده
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
قالب شعر : غزل
احوالِ من از این تنِ تب دار روشن است زندانِ من به چـشمِ گُهربار روشن است
از صبح تا غروب که حَبسم در این قفس تا صبـح حالم از دمِ افـطار روشن است
این سال ها که سـخـت گـذشته برای من هر لحظه اش زِ آه شرر بار روشن است
یـکـجـا بـلای شـیـعـه به جـانم خـریده ام آثـارِ آن بـه جـسـمِ مـنِ زار روشن است
حـرفـی زِ استـخـوانِ صبـورم نـمی زنم از سـاقِ پــام شــدّتِ آزار روشـن اسـت
جسمم نحیف هست، ولی غیر عادی است! حـتّـی به زیـرِ سایـۀ دیوار روشن است!
زنـجـیـر را که عـضـوِ جـدیـدِ تـنـم شده پنهان نکرده ام، همه اَسرار روشن است
من دیده بسته ام به همه جز رضای خود چـشـمم فـقط به دیدنِ دلدار روشن است
|